آداب و رسوم و برخی از مراسم ماه محرم در آذربایجان


 

برخی از آیین‌های مردم آذربایجان

در ماه محرم

 

کربلا مسلخ عشق و محرم فصل عشق‌ورزی

به اسوة جوانمردی، آزادی، عزت، کرامت و شجاعت است. محرم زنگار دل‌ها را شست‌وشو می‌دهد و دل را به عشق حسین(ع) پیوند می‌زند

فرا رسیدن ماه محرم و عزاداری حسینی در اقصی نقاط جهان عشق و ارادت به سالار شهیدان را به

نمایش می‌گذارند؛ مردم مناطق مختلف ایران نیز در این ماه در قالب هیأت‌های عزاداری، زنجیرزنی و سینه‌زنی سر از پا نشناخته و با اشک و آه

و ماتم با برگزاری مراسم سوگواری یاد و خاطره امام حسین(ع) و یاران باوفایش را گرامی می‌دارند

پرچم ماتم حسینی قرن‌هاست که با وجود فراز و نشیب‌های

بسیار به همت عاشقان امامت در دیار آذربایجان هم‌چنان در اهتزاز است. مردم منطقة آذربایجان همه‌ساله مراسم عزاداری محرم و صفر را به

صورت گسترده و به شیوه‌ای سنتی و خاص برگزار می‌کنند. در ذیل به برخی از این عزاداری‌ها اشاره می‌کنیم
مراسم «فهنه»

روضه‌خوانی در منازل و تکایای آذربایجان در غیر از ماه‌های محرم و صفر نیز برگزار می‌شود اما از دهة پایانی ذی‌حجه

آذربایجان یک‌پارچه چهرة حسینی به خود می‌گیرد، به طوری که اکثر شهروندان چند روز قبل از فرا رسیدن ماه محرم لباس‌های مشکی پوشیده و دستار سیاه به

نشانة عزا بر سر خویش می‌بندند و پرچم‌های عزا را در کوچه و بازار نصب می‌کنند

در بازار بزرگ و

قدیمی تبریز نیز مراسم عزاداری با شور و شوق خاصی برپا می‌شود؛

گروهی از عزاداران

بازار با پوشیدن کت و شلوار مشکی به صورت یک‌دست و متحدالشکل

آیین‌ها و عزاداری‌های خاصی را برگزار می‌کنند

می‌گویند چادر سیاه زنان در فرهنگ شیعی به معنای عزای حسینی است. در نزدیک به دو دهة اخیر رواج این رنگ از چادرها ابتدا از

شهرهای بزرگ آغاز شد و سپس در مناطق شهری کوچک و روستاها نیز متداول گشت

بعضی از زنان این دیار هم

که با مانتو پوشش اسلامی دارند، معمولاً در ایام محرم

چادر سیاه بر سر می‌کنند. پوشیدن لباس سیاه در برخی موارد تا روز اربعین حسینی ادامه می‌یابد و برخی دستارهای سیاه بسته شده

به سرشان را تا سوم امام نگه می‌دارند

برخی مردان هنگام عزاداری پیراهنی بلند تا پایین‌تر از زانو بر تن می‌کنند و برخی حتی نوعی دامن

سیاه را به همراه پیراهن سیاه مردانه می‌پوشند

گفته می‌شود در تبریز علم‌ها و کتل‌های قدیمی و ارزشمند

زیادی وجود دارد که حتی برخی وقف شده توسط شاهان قاجاری است

فریادهای «شاخسی واخسی»، حیدر، صفدر، حسینیم وای، حسینیم

وای، مظلوم اؤلن حسین وای و … از تمامی نقاط شهر به گوش می‌رسد و اکثراً مراسم عزاداری روزهای

اول تا هشتم محرم در شب

انجام می‌پذیرد و در روزهای تاسوعا و عاشورا این مراسم

در روز نیز برپاست

تبریز شهر ام‌الهیئات است، چرا که بیشترین تعداد هیأت‌های محب اهل‌بیت(ع) را داراست

و تقریباً در تمامی ایام سال مردم این شهر به یاد خاندان اهل‌بیت(ع) بوده‌اند و اوج این محبت در دهة اول محرم جلوه‌گر می‌شود

عاشقان خاندان نبوی(ص) و دلسوختگان مکتب اباعبدالله الحسین(ع) در آذربایجان هم‌زمان

با فرا رسیدن ماه محرم با انجام آیین‌ها و رسم‌های ویژة سوگواری واقعة جانگداز کربلا را برپا می‌دارند

احسان دادن و ادای نذر در این ماه گرامی از جملة این سنت‌‌هاست؛ آذربایجانی‌ها اعتقاد ویژه‌ای

به اطعام از سفره اباعبدالله الحسین(ع) دارند و معمولاً از غذاهای نذری در این ایام برای بیماران

خود به تبرک می‌برند؛

حتی برخی معتقدند که غذا پختن در روز عاشورا کراهت دارد

و حتماً باید از غذای نذری استفاده کرد

در این روزها در برخی

مساجد و خانه‌ها سفرة حضرت سیدالشهدا(ع) باز است و مردم

به اطعام از این سفرة مبارک می‌پردازند؛ بیشتر غذاهای طبخ شده برنج است که با خورشت‌های مختلفی جهت پذیرایی از عزاداران حاضر می‌شود

آش از دیگر غذاهایی

است که مردم در ایام محرم طبخ می‌کنند. آش‌ها معمولاً بنا

بر نذر و حاجتی تهیه می‌شود و در بین همسایگان و آشنایان پخش می‌شود

از دیگر نذرها در ایام ماه محرم می‌توان به مواردی چون پوشیدن لباس سیاه یا سبز

در ایام عزاداری حضرت

امام حسین(ع)، انداختن شال سیاه یا سبز بر گردن، بستن

پارچة سبز بر مچ دست، سوار کردن کودکان بر اسب نمادین

ذوالجناح، گذاشتن کودک در گهوارة نمادین حضرت علی اصغر (ع)، دادن نوزاد به آغوش تعزیه‌خوان نقش حضرت علی اکبر(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و

امام حسین(ع) و … اشاره کرد؛ حتی بعضی نذر می‌کنند تا در تعزیة امام حسین (ع) بازیگری و شبیه‌گردانی کنند

برخی دیگر از مردم در صورت قبولی نذرشان دسته‌ها و هیأت‌های عزاداری را به خانة خود دعوت می‌کنند

و از عزاداران پذیرایی می‌کنند؛ خانة درگذشتگان، خانة بیماران، گلزار شهدا و قبرستان‌ها از

دیگر محل‌هایی است که

دسته‌های عزاداری در آن حضور می‌یابند

قربانی کردن گاو و گوسفند در مقابل دسته‌های زنجیرزنی و سینه‌زنی، پخش غذا و

شیر و شربت و شله‌زرد

در مراکز درمانی، مراکز بهزیستی، شیرخوارگاه‌ها،

خانه‌های سالمندان، بستن پارچه بر علم‌های دسته‌های

عزاداری و دادن خون به بیماران نیازمند به جای قمه‌زنی از دیگر احسان‌ها و نذرهای ستوده در

ایام سوگ حسین بن علی(ع)

است

مرثیه‌ها و نوحه‌های خوانده شده در

تبریز به زبان ترکی و با همان لحن و سبک قدیمی است؛ بازار

هم‌چنین محل پخش احسان‌ها و نذورات نیز هست، برخی از مغازه‌ها با پخش چای و دیگر نذورات

از عزاداران امام حسین(ع)

پذیرایی می‌کنند

زن‌ها اجازة ورود به

مراسم عزاداری بازار را ندارند و این مراسم صددرصد مردانه

است. دسته‌های عزاداری

پس از طی بخش‌های مختلف بنای سرپوشیدة بازار تاریخی تبریز از آن خارج می‌شوند و همة دسته‌ها جز چند دستة

عزاداری مشخص اجازة ورود به بازار را ندارند

معنویت و روحانیت خاصی بر بازار تبریز در شب‌های محرم حاکم است که حاجتمندان شهر را نیز بدان‌جا

می‌کشاند و آنان در مقابل دسته‌های عزاداری دست به دامان حضرتش می‌شوند؛ سه نوع از دسته‌های

عزاداری سنتی

در بازار حضور می‌یابند. دسته‌های عرب، عجم و زنجیر که تا چند روز بعد از عاشورا همچنان سوگواری می‌کنند
پولکه

مراسم سنتی ـ مذهبی پولکه در واپسین روزهای دهة نخست ماه محرم با شکوهی هرچه تمام در بخش‌هایی از جنوب استان

آذربایجان شرقی برگزار می‌شود

این مراسم در مناطقی چون روستاهای شهرستان عجب‌شیر (مانند

شیشوان و هروان) و شهرستان بناب با شور و شوق خاصی برپا می‌شود

«پولکه» نام

نوعی توپ آتشین ساخته شده از پارچه است که آن را با سیمی می‌بندند و بعد از نفت‌اندود کردن آتش می‌زنند. در

شب‌های نزدیک به تاسوعای حسینی و شب تاسوعا ده‌ها «پولکه» آتشین در میان عزاداری‌های دیگر و در فضای

تاریک شب چرخانده می‌شود

و این‌چنین بر ظلمت و تاریکی شب‌هایی چنین غم‌افزا غلبه

می‌شود

پولکه‌ها در تاریکی شب می‌چرخند و یاد ۷۲ خورشید فروزان دشت کربلا را گرامی می‌دارند و اشک

دلسوختگان اهل‌بیت(ع) را بر گونه‌ها جاری می‌گرداند

گروه کثیری از مردم از سایر شهرها و روستاهای آذربایجان جهت مشاهدة مراسم پولکه در

ایام محرم به مناطق جنوب استان آذربایجان شرقی سفر می‌کنند؛ پولکه از منحصر به فردترین مراسم‌های عزای حسینی بخشی از مناطق آذربایجان است که

نظیر آن در سایر مناطق شیعه نشین جهان برگزار نمی‌شود
پرده‌خوانی و پرده‌داری

پرده‌خوانی یکی از هنرهای سنتی ایرانی است که با باورها و اعتقادات مردم این مرز و بوم آمیخته شده است. از ذکر جنگ‌ها و

دلاوری‌های حضرت امیرالمومنین علی(ع) گرفته

تا مصیبت‌های اهل‌بیت (ع) در سرزمین خون و تشنگی کربلا همه و همه بر سینة پرده‌های رنگارنگ نقش می‌بندد و از

سینة پرده‌خوانان شیرین‌سخن به بیرون می‌تراود و آن‌گاه شیعه به مدد هنری اصیل و سنتی تولی و تبری می‌کند

گرداندن ذوالجناح

بازگشت بدون سوار ذوالجناح از صحرای کربلا یکی از غم‌انگیزترین صحنه‌های واقعة عاشورا بوده است و بیانگر اوج اندوه و غم

فرزندان خاندان اهل‌بیت(ع) در فراق حضرت حسین بن علی(ع) است

این صحنة اندوهبار در ایام عزاداری

حسینی و علی‌الخصوص در روز عاشورا در مناطق مختلف به صورت

نمادین باز آفریده

می‌شود؛ تزئین اسبی به عنوان نماد ذوالجناح یکی از آیین‌های ویژة عزاداری روز عاشورا در مناطق مختلف

آذربایجان است

مردم این منطقه

معمولاً در این روز اسبی سفیدرنگ را با پارچه‌های سفید و

سبز و آغشته به رنگ سرخ تزئین می‌کنند و در کوچه و خیابان‌ها می‌گردانند؛ گاه چندین

کبوتر خونین‌بال نیز بر

زین اسب نهاده می‌شود تا فضای حزن‌انگیز و معنوی مراسم

را دوچندان نماید

در برخی مناطق آذربایجان در برابر ذوالجناح اشعار و مرثیه‌هایی نیز خوانده می‌شود و

عزاداران از او سراغ سرور و آقایشان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) را می‌گیرند

سر و گردن اسب را به آغوش می‌کشند و اشک حسرت و ماتم سر

می‌دهند و هم‌زمان بر سر و روی اسب کاه می‌پاشند

مردم نیز اعتقاد و علاقة ویژه‌ای به ذوالجناح نمادین نشان

می‌دهند و نذر می‌کنند و فرزندان‌شان را بر پشت این اسب نمادین می‌نشانند

حضور اسبی سفید و خونین در میان جمعی عزادار و سر تا پا

سیاه جلوة ویژه‌ای به شهرها و روستاهای سوگوار آذربایجان می‌دهد و بر حال و هوای عاشورایی عزاداران می‌افزاید.

 

آداب

و سنن عزاداري ماه محرم در آذربايجان شرقي

 

اشاره:‏
‏  

عاشورا اگر چه یک روز و حتی کمتر از آن، یک ظهر تا غروب بیشتر نبود. اما

به تغبیر شاعر معاصر دکتر علی موسوی گرمارودی این زمان کوتاه، کلاس فشرده

تاریخ و منظومه بزرگ هستی است و در این کلاس فشرده تاریخ سراغ هر فصل و

کرامت و هنر و معرفتی را می توان گرفت و جلوه های آن را در این منظومه

بزرگ به تماشا نشست.‏
و اینچنین است که هر انسان آزاده ای کمال مطلوب

خود را در این منظومه بزرگ می تواند بیابد و در بین هنرمندان و خصوصاً

شاعران نگاه ویژه ای به عاشورا و حماسه جاویدان حسینی داشته اند.‏
شاعران

آذربایجانی نیز از این قافله عقب نمانده و اشعار بسیار ناب و نغزی در

شجاعتها و دلاوریها و ذکر مصیبت های ائمه اطهار (ع) سروده اند که از این

میان می توان به شعرایی مانند صراف ـ قمری ـ دل ریش ـ صحاف ـ راجی ـ ذهنی

ـ غمگین ـ هندی ـ حجةالاسلام نیر و سید حسین کهنمویی و استاد عابد اشاره

کرد.

 ‏


‏               زائران قبر من این شام عبرت خانه است                           ‏
‏                                                                               مدفنم آباد و قصر دشمنم ویرانه است
‏               من به دیوار خرابه می نهادم روی خویش                          ‏
‏                                                                                 او چه مردی کز غرورو سلطنت دیوانه است‏
‏               محو شد آثار او پاینده شد آثار من                               ‏
‏                                                                              ذلت او عزت من هر دو جاودانه است‏
‏( اشعار فوق از جمله آثار نغز استاد کهنمویی است که در کنار ضریح مقدس حضرت رقیه (س) حک شده است.)‏
سید

محمد مسعود نقیب از جمله نویسندگان و شاعران معاصر است که آثار قابل توجهی

در منوگرافی و بیوگرافی آذربایجان به خصوص راجع به « محرم در آذربایجان »

دارد. به پای صحبت های وی نشستیم تا در خصوص آداب و سنن عزاداری ماه محرم

در آذربایجان اطلاعاتی کسب کنیم. که مشروح این گفتگو را به نظر خوانندگان

گرامی می رسانیم.‏

‏                                                              ****‏
‏* به نظر شما اولین مرثیه خوانان و نوحه گران برای حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) چه کسانی بوده اند و عزاداریها به چه نحوی بوده است؟
قبل

از تولد حضرت ابا عبدالله الحسین (ع)، پیامبر اکرم (ص) موضوع عاشورا و

شهادت امام حسین را با یک بیان خاص مطرح کرده و گریه کرده بودند.‏
بعد

از جریان عاشورا ــ اولین نوحه گران که برای حضرت امام حسین (ع) و شهیدان

عاشورا نوحه سرایی کردند حضرت زینب (س) و رباب مادر علی اصغر، ام البنین

مادر حضرت ابوالفضل و حضرت سکینه بودند که در حین حرکت قافله اسرا در مسیر

کربلا تا شام گریه می کردند و در جاهای لازم با سخنرانیهایشان به افشاگری

می پرداختند.‏
حتی در این مسیر یک راهب مسیحی و حتی بعضی از کوفیان نیز

نوحه گفته و عزاداری کردند. قبیله بنی اسد نیز در جریان دفن بدنهای شهدا

به نوحه خوانی پرداختند. ‏
امام زین العابدین علیه السلام نیز تا آخرین لحظه حیاتشان هر وقت آب می نوشیدند نوحه سرایی و گریه می کردند.‏
بعد

از این ایام بنی امیه به شدت نوحه گری و مرثیه خوانی و عزاداری برای شهدای

کربلا را ممنوع کردند و عزاداری توسط شیعیان به صورت مخفی انجام می پذیرفت

تا در سال 325 هجری قمری شخصی بنام معزالدوله از حکام آل بویه بعد از مسلط

شدن به بغداد عاشورا را تعطیل عمومی اعلام کرد و مردم لباس عزا تن کرده و

به صورت علنی به عزاداری پرداختند و از آن به بعد شیعیان در جای جای دنیا

مخصوصاً در ایران که یک کشور شیعی است به عزاداری ماه محرم رونق دادند و

به غیر از ایران عزاداری اهالی کرخ و در افریقا به خصوص در مصر و بعضی

جاهای دیگر انجام می گرفت.‏
در زمان متوکل خلیفه بغداد دوباره عزاداری

ممنوع شد و به دستور وی متأسفانه قبر شریف حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) را

به آب بستند تا اینکه در قرن ششم در نفر واعظ سنی مذهب بنام علی ابن حسین

غزنوی حنفی و امیرعبادی روضه خوانی و مرثیه سرایی کردند.‏

تا

در دوره ی صفویه، که رسماً اعلام کردند و دستور دادند که برای ابا عبدالله

الحسین عزاداری و نوحه سرایی با عظمتی ترتیب داده شود و از آن تاریخ بعضی

از علم ها و کتل ها و بیرق های مخصوصی ساخته شده و از آنجائیکه صفویه از

آذربایجان به پا خاسته بود مراسم عزاداری در آذربایجان خصوصاً در تبریز و

اردبیل شکوه خاصی داشت و از چند روز مانده به محرم، مردم با نصب پرچمهای

سیاه در سر منازل و محل کارشان و حسینیه ها و مساجد و تکیه ها و پوشیدن

لباس سیاه و انداختن شال عزا به گردن خود به پيشواز ايام عزاداري

اباعبدالله الحسين مي رفتند. در دوره قاجار اين عزاداري رونق به سزايي

يافت به طوريكه در بعضي از منابع و مأخذ وجود دارد در سال 1269 قمري فقط

در تهران به غير از حسينيه ها و مساجد فقط 54 باب تكيه وجود داشت كه تعداد

اين تكيه ها در كشور به 200 باب مي رسيده است.که از آن موقع به بعد در جای

ایران اسلامی و شیعی این عزاداریها متداول بوده است. ‏

‏ *آداب و سنن عزداری ماه محرم در آذربایجان شرقی چگونه است؟
آذربایجان

از دیر باز خاستگاه شعرای اهل بیت (ع) و عاشوارا بوده و مخصوصاً تبریز که

به شهر « ام الهیات » معروف است. در تبریز بیش از 1700 هیدت حسینی وجود

دارد که در اصطلاح محلی با این هیأتها «سیره» می گویند. ‏
این هیأتها

در طول هفته به یاد و نام حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و یاران و اصحاب آن

حضرت برنامه های ختم قرآن ــ مرثیه خوانی ــ مصیبت سرایی و سینه زنی

برگزار می کنند. مردم آذربایجان معمولاً از دو سه روز بعد از عید غدیر به

استقبال ماه محرم رفته و بیرق های سیاه در سر مغازه ها و تیمچه ها و حجره

ها نصب می کنند و مردم با پوشیدن لباس عزا به استقبال ماه محرم    می

روند. در اکثر خیابانها و کوچه ها و محلات، چادرها و خیمه های مخصوص نصب

کرده و براساس سنت حسنه احسان و نذر، اطعام می دهند و در بعضی از تکابا

اطعام دادن از محل موقوفه مخصوص عزاداری برای امام حسین شایان توجه است. ‏
البته

در پیشواز از محرم در سالهای اخیر بدعتی از سوی عده ای معاند برای لوث

کردن و تحت شعاع قرار دادن عید سعید غدیر که عید امامت و ولایت است. سه

چهار روز مانده به این عید سعید مثلاً به پیشواز از ماه محرم رفته و

بزرگترین روزیرا که عید امامت و ولایت است و باید جشن گرفت به ورطه

فراموشی می سپارند.‏
از فرمایشات امام صادق علیه السلام است که

فرمودند: «شیعتنا خلقوا من فاضل طیبتنتا: یفرحون فی فرحنا و یحرنون فی

حزننا» در ایام شادی ما شاد و در ایام عزاداری ما غمگین باشید و لذا

نبایدکاری کرد که غدیر را که عاشورا تتمه و حاصل این روز غدیر است به

فراموشی سپرده شود.‏
بازار تبریزکانون عزاداریهاست، این بازار از دهه

اول تا 2 محرم حالت تعطیلی پیدا کرده و تیمچه های بازار که بالغ بر 60

تیمچه است سیاه پوش شده و در اکثر تیمچه ها بعد از احسان صبحانه هر روزچند

روحانی بالای منبر رفته و از فلسفه محرم و عاشورا و اهداف قیام ابا

عبدالله الحسین سخن گفته و روضه خوانی و مرثیه سرایی می شود. محلات مختلف

تبریز دارای پرچمهای مخصوصی هستند که قدمت بعضی از این پرچمها به 120 سال

پیش می رسد.‏
در مراغه در محل دروازه این شهر توسط هیأت حسینی مراسم

علم بندی برگزار می کنند و از پارچه های سبز، سرخ، سیاه علم مخصوص را

تزئین نموده و عزداری می کنند. ‏
در هشتم محرم که به تاسوعای کوچک یا

روز عباس معروف است دسته جات این شهر عباس گویان از خیابانها می گذرند و

به حسینیه خود که رسیدند در آنجا بکا می گیرند. و نوحه سرایان معروف هر

کدام نوحه می خوانند.‏
در این شهر همچنینی در روز عاشورا خیل عظیم

جمعیت بعد از نماز صبح و قرائت زیارت عاشورا به یاد حضرت سیدالشهداء که

مراسم حج را نیمه تمام گذاشت، یا حسین گویان تا مرکز شهر رفته و در آنجا

بعد از سخنرانیهای روحانیون به مرثیه خوانی و سینه زنی می پرداختند.‏
مراسم

ديگري كه در دو سه سال اخير در بعضي از شهرهاي آذربايجان شرقي و غربي مثل

مراغه،تبريز و اروميه به تبعيت از اردبيل رايج شده است مراسم طشت گذاري

است، كه از 22 تا 28 ذيحجه انجام مي پذيرد.در اين مراسم 10 الي 15 طشت مسي

را كه در دور اين طشت ها نوشته هايي از سخنان اباعبدالله الحسين (ع) و

رجزهاي ياران آن حضرت حك شده را پر آب مي كند و در مقابل مسجد دور مي

گيرند و بچه هاي كم سن و سال با جامه هاي مخصوص به ياد تشنگان صحراي كربلا

العطش گويان از داخل اين طشت ها آب برمي دارند و از شهامت و شجاعت حضرت

عباس اشعاري خوانده  مي شود و نوحه سرائي مي كنند. با برنامه ريزي دقيق و

با فرهنگ سازي قوي چنانچه اين مراسم به سوي تحريفات نرود به صورت يك نماد

تجسمي و ترسيمي قابل تأمل است.‏
البته اصل اين مراسم در شهرستان اردبيل

با ابهت بسيار بالا توسط دستجات محلات معروف در بيست و ششم يا بيست و هفتم

ذيحجه انجام مي گيرد.‏
اين دستجات به طرف مسجد جامع اين شهر حركت مي

كنند و در اين مسجد توسط وعاظ و شاعران فلسفه قتل اباعبدالله الحسين و

اهداف قيام عاشورا گفته مي شود سپس ذكر مصيبت شده و مداحان معروف حد امكان

و فرصت به نوحه سرايي مي پردازند و بكا مي گيرند. ‏

‏* نحوه عزاداري دسته ها در اين منطقه به چه شيوه هايي است؟در

تبريز هر محله اي 4 الي 5 دسته عزاداري دارد كه بعضي ها در بازار و بعضي

ها در محله خود و بعضي ها نيز در فضاي باز خيابان هاي شهر حركت كرده و به

عزاداري مي پردازند. ‏
دسته عجم- سينه زنان و دسته زنجير زنان و دسته پيوسته كه هريك از اين دستجات به سبك خاص و اشعار مخصوصي عزاداري ميكنند. ‏

شاه

حسين گويان ‏كه در اصطلاح محلي «شاخسي» معروف است يكي از دسته جات منحصر

به فرد تبريز است كه معمولاً 200 الي 1000 نفر با يك دست كمر همديگر را به

نشانه وحدت گرفته و با مشت كردن و بالابردن دست ديگر بر عليه دشمن

رجزخواني مي كنند و شعارهايي در آمادگي براي جانبازي و جان نثاري در راه

حضرت امام حسين(ع) سر مي دهند.‏
تا پيش از يكي دو دهه قبل، مرسوم بود

كه دسته جات شاه حسين گويان با يك دست كمر يا دوش يكديگر را گرفته و با

دست ديگر قمه يا شمشير برگرفته و با تكان دادن آن در بالاي سر به نشانه

آمادگي در جنگ با دشمنان اسلام رجزخواني كرده و شعار مي دادند كه گاهاً

نيز شمشيرها را بر سر خود مي زدند، كه با پيام شجاعانه مقام معظم رهبري

خوشبختانه اين  امر منسوخ شد و شمشير گرفتن موضوعيت ندارد.‏
از ديگر بدعت هاي وارده در بعضي از دسته جات شاخسي ، داشتن 72 عدد طبل كه طبل ها از شماره 1 تا72 كوچك و كوچكتر مي شوند. ‏
طبل

شماره 1 كه به ياد حبيب بن مظاهر است با چرثقيل كوچكي حمل و حدود پنج الي

10 نفر به اين طبل مي كوبند و طبل آخري (هفتادودومين طبل) به ياد حضرت علي

اصغر سرباز شش ماهه اباعبدالله الحسين توسط يك پسر پنج و شش ماهه نواخته

مي شود و معمولاً مراسم عزاداري اين دسته جات شبها از ساعت 10 به بعد شروع

مي شود كه تا پاسي از شب ادامه دارد.و باعث رنجش كودكان و پيران و مريض ها

و ترافيك بسيار در خيابان مي گردد و در اين ميان عزاداران خسته و كوفته

بعد از نيمه شب به منزل خود بازمي گردند به دليل كم خوابي نمي توانند نماز

صبح را اقامه كنند و روساي هيئت ها بايستي به اين موضوع كه امام حسين براي

نماز قيام كرد توجه خاصي داشته باشد.‏
                      روز و شب گر به حسين ابن علي گريه كني    ‏  شرط اول كه دهد سود نماز است، نماز

 دسته عرب هاعرب

ها در دو يا در يك دسته كه لباسهايشان عيناً به مانند لباس عربهاست و از

نوحه و شعر خاص استفاده مي كنند و در مسير مشخص شده حركت مي كنند و

معمولاً به صورت سئوال و جواب شعار مي گويند. يعني بعد از خواندن بيت اول

توسط دسته اول دسته دوم پاسخ شعر دسته اول را مي دهند. ‏

دسته سينه زن ها
نوع حركت و روش اين دسته ها به مانند دسته عربهاست و اينها به آرامي به سينه مي زنند و آهنگ اشعارشان متفاوت از عربهاست.

دسته زنجيرزنانزنجيرزنان

تبريز روش زنجير زدنشان با نقاط ديگر ايران فرق مي كند.در تبريز زنجيرزنان

معمولاً سه نفره و به طور موازي در پشت سر هم ايستاده و با برداشتن سه قدم

به جلو و سه قدم به عقب به حركت ادامه مي دهند و در هر قدم يك زنجير به

دوششان مي زنند و با ريتم پاهايشان اشعار مخصوصي را مي خوانند. ‏

دسته پيوسته
كه

معمولاً از كمر هم مي گيرند و به همديگر مي چسبند و به صورت دو بعدي حركت

مي كنند و اشعارشان به صورت ديكلمه است و حالت بسيار پژمرده و يأس و

افسرده حركت مي كنند و با حزن و اندوه بسيار عزاداري مي كنند. ‏

دسته عجم ها
از

دسته جاتي كه مختص به تبريز است و من نوع آن را در هيچ كجاي ايران نديده

ام، دسته عجم هاست كه معمولاً اين دسته جات تعدادشان بيش از 200 نفر

است.عزاداران اين دسته ها كه معمولاً از طبقات مرفه جامعه هستند، كت و

شلوار و پيراهن و جوراب و كفش مشكي به تن كرده و با انداختن شال سياه به

گردن خود در حالي كه دوش به دوش هم چسبيده اند با حركت دستها به صورت پنج

ضربي به ارامي سينه زني نموده، اشعار خود را كه معمولاً به فارسي و تركي

است مي خوانند.‏
دسته هاي عجم در اربعين حسيني به صورت هيئت هاي عزاداري به جوار حضرت امام رضا(ع) مي روند و مورد توجه مردم قرار مي گيرند. ‏

شبه خوانياين

نوع عزاداريها از نوع هنرهاي تجسمي و ترسيمي و هنر تءتر است كه افراد بدون

وجه اجتماعي در نقش ائمه و اصحابش ظاهر نشوند و در ديكلمه هاي خود با

اشعار من درآوردي موجب هتك حرمت معصومين نگردند و واقعه عاشورا تحريف نشود

در نوع خود جذاب است.‏

‏* نحوه عزاداريها در تبريز در ايام تاسوعا و عاشورا چگونه است؟
همچنانكه قبلاً به آن شاره شد بازار تبريز همواره و در تمام  دوره ها كانون عزاداران تبريزي ها بوده و هست. ‏
پنج

روز از هشتم تا 12 محرم بازار ميزبان عزاداران دستجات مختلف مي شوند،به

اين گونه كه دستجات به ترتيب قرعه كشي از مقابل مسجد مقبره (مسجد معروف

آيت الله شهيد قاضي طباطبائي)حركت كرده و در تيمچه مظفريه به اوج خود

رسيده و خاتمه مي يابد. در صبح عاشورا بعد از اقامه نماز و قرائت زيارت

عاشورا از اكثر مناطق، محله ها و مساجد و تكيه ها و حسينيه ها، عزاداران

با سبك هاي مختلف كه قبلاً در مورد آنها گفته شد به سوي مصلي تبريز به

گونه اي حركت مي كنند كه ضمن عزاداري در خيابانهاي اصلي شهر يك ساعت به

اذان ظهر در مقابل مصلي اجتماع كرده و به سخنراني يكي از روحانيون شهر در

خصوص فلسفه عاشورا و قيام اباعبدالله الحسين (ع) و ذكر مصيبت هاي ائمه

اطهار(ع) (با توجه به اينكه يكي از اهداف مهم قيام حضرت امام حسين (ع)

احياء نماز و امر به معروف و نهي از منكر بوده است) نماز جماعت ظهر عاشورا

به صورت دسته جمعي در مصلي و خيابانهاي منتهي به آن اقامه مي شود كه

مخصوصاً در يكي دو سال اخير اين موضوع اهميت و رونق خاصي در اين شهر پيدا

كرده است. ‏
و از زمان گذشته روشن كردن شمع در شب عاشورا در مساجد

محلات مختلف تبريز مرسوم بوده است كه خوشبختانه امروزه مراسم خاصي به جاي

شمع به ياد 72 تن از شهداي كربلا به 72 مسجد يا حسينه يا تكيه لامپ اهداء

مي شود. ‏

از تحريفات – بدعت ها- خرافات وارده در مراسم عزاداريها برايمان بگوئيد؟آقاي

مايكل برانت مرد شماره يك سابق سازمان سيا مطرح كرده بود كه اگر مي خواهيد

با ايرانيان مبارزه كنيد 2چيز را از دست آنها بگيريد. يكي مراجع و مجتهدين

و ديگري امام حسين را و براي تحقق اين امر و بدبين كردن مردم مخصوصاً

جوانان، تحريفات و بدعتها و خرافات را با عناوين مختلف به دستگاه امام

حسين و مراسم عزاداريها وارد كرد. ‏
اباعبدالله الحسين(ع) در آن ظهر

عاشورا با ذات احديت عشق بازي مي كرده و همه چيز براي لقاءالله و براي وصل

به ذات باري تعالي بوده ولي متاسفانه بعضي از شعراي نادان ان را با اشعار

ضعيف خودشان تا سطح يك عشق مجازي پايين آورده اند.مگر مي شود كه در آن

بحبوحه جنگ حضرت قاسم(ع) در فكر معشوق و ازدواج بوده باشد كه اشعاري در

خصوص حنابندان و نرسيدن دست قاسم به عروس خود سروده اند، در بعضي از اشعار

آمده است كه وجود مبارك حضرت اباعبدالله الحسين به اندازه ستارگان آسمان

زخم وارد شده، كجا حضرت زينب معجرش را دريد، كجا حضرت سكينه پيراهنش را

پاره كرد. ‏
بعضي ها كه نمي شود به آنان شاعر اهل بيت خطاب كرد و در

حدي نبوده و نيستند كه مسايل و واقعه عاشورا را به خوبي درك كرده باشند

مطالبي را به صورت اشعار تحريف شده به شعر آورده اند كه در نوحه ها و

مرثيه ها خوانده مي شود و متاسفانه بعضي ها اين اشعار را آهنگ و ريتم

ترانه هاي مستهجل قبل از انقلاب مي خوانند و دسته جات موزيك در صف اول

عزاداريها مي نوازند. مداحان و نوحه گران بيشتر به بعد عاطفي مي پردازند و

بعد ولايت به كلي فراموش شده است. در حاليكه اصل، بعد ولايت و رهبري امام

حسين (ع) است بطوري كه از سوي شمر معلون براي حضرت عباس كه امان نامه آمد

تا از برادرش بگذرد و به دشمن بپيوندد ،ولي حضرت عباس مي گويد واي بر

تو،من از امام و ولي خود بگذرم. اگر خوب به اظهارات حضرت عباس(ع) توجه شود

مي گويد آيا من از امام و ولي خود بگذرم، و نمي گويد از برادر خود بگذرم.

و بدين وسيله مي خواهد بر ولايت امام تكيه كند. ‏
ولذا اطاعت ابوالفضل

از ولايت امام حسين(ع) نه از روي جبر و تسليم بوده و نه صرفاً از سر احساس

تكليف و نه از روي برادري، بلكه از روي عشق و ارادت به امامت و ولايت بود.‏
در

اين اواخر تمثالها و شمايل ائمه معصومين به صورت بنرها در مقابل حسينيه ها

و مساجد نصب مي شوند در حالي كه هيچ پشتوانه و سند معتبري وجود ندارد كه

عكسي از اين والامقامان بدست آمده باشد كه اين تمثالها از روي عكسها كپي

شده باشد.‏
از بدعت هاي ديگر متأسفانه مجالس خانمهاست كه در سالهاي

اخير بعضي از خانمها روضه سرايي و نوحه خواني را با ريتم و آهنگ مي خوانند

كه گاهاً با بلندگو به بيرون از مجالس هم پخش مي شود و از همه بدتر اينكه

شنيده شده از اين مراسم فيلم گرفته و به خواص داده مي شود. آيا اين حركت

ها زينب گونه است؟ ‏
و از آنجائي كه وحشت استكبار جهاني از اين است كه

فرهنگ عاشورا در ساير ملتها رسوخ كند و از آنجائي كه گسترش و پويايي فرهنگ

نهضت عاشورا در جامعه، انقلاب را در مقابل توطئه ها و دسيسه هاي دشمنان

بيمه كرده است.‏
و عاشورا فرهنگ خيزش مجاهدان و عرصه حفظ دين و مكتب

انقلاب گرديده و نقش موثري در اتحاد و يكپارچگي ايجاد نموده است. دشمنان

اسلام و نظام،نوحه ها و اشعاري براي دامن زدن به قوميت گرائي و اختلاف

اندازي در اختيار بعضي از افراد جريان ساز قرار مي دهند، بر مسئولين ذيربط

است تا با نظارت دقيق و توجه كامل جلوي اينگونه اعمال ناپسند و بدعتها و

تحريفات را بگيرند تا دشمنان اسلام نتوانند به اهداف شوم خود برسند.‏